سرگذشت

دفترچه خاطرات

سرگذشت

دفترچه خاطرات

۲۱۶

خیلی بی مقدمه،  خیلی راحت. بعد از حدود ۷ ماه زنگ زد. پیام کوتاه بود

 «زنگ زدم حالت رو بپرسم.

-ممنون،  خوبم. 

 -  و اینکههه، ...     ،  خداحافظی کنم. 

- کجا میری؟ 

-  دارم میرم خارج

- چه یهو.  چطوری؟  مطمئناً پذیرش که نگرفتی! 

- نه.  به تو ربطی نداره

- اوکی.  خداحافظ

-خداحافظ» 

و پایان یک رابطه ۹ ساله