سرگذشت

دفترچه خاطرات

سرگذشت

دفترچه خاطرات

دیدی یه روزایی چه حالی داری

روزایی که انقدر تلخ و سخته، که فقط دلت میخواد خدا بغلت کنه. بغلت کنه و هیچی نگه، بدونی که میدونه، بدون هیچ توضیحی، موهاتو نوازش کنه و تو گریه کنی. گریه کنی تا شاید سبک شی. تا شاید جونی بگیری برای ادامه مسیر. که دردهات، گرفتاریهات، ناراحتی هات، شاید حتی موقت، یه التیامی پیدا کنه